Tuesday 26 June 2012

چرا حال انسان امروزی خوب نیست؟




کارل یونگ می گوید: " متاسفانه بسیار واضح است که اگر روح فردی احیا نشود روح جامعه هم احیا نمی شود، زیرا جامعه مجموع افراد نیازمند رستگاری است."


دنیای معاصر در آغاز قرن بیستم، از پیش بینی چشم انداز یک «آرمان شهر» کاملا سرمست شده بود و گفته میشد: "عاقبت وضع بشیریت بهتر و بهتر می شود؛ عصر جدید در حال طلوع است؛ نیروی نهفته بشری نا محدود است؛ همانطور که معجزه پزشکی ضعف های جسمانی را از میان می برد، فضل و فرهنگ، ما را از کاستی های اخلاقی مان نجات میدهد؛ دشمنانی نظیر بیماری، خشونت، جهل و جنگ که دیری است بلای دنیا هستند رنگ می بازند؛ دیگر می توان به بهشت دست یافت..." و به این ترتیب بشریت، آرمان شهری تازه را گرامی میداشت. آه !!!



اما پس از یک دوران رکود اقتصادی، دو جنگ جهانی و چند عملیات پلیسی، اکنون دنیا کمی جدی و حتی خسته و درمانده شده است. امروز با یک جفت تازی شکاری هم نمی توان آرمان شهر را یافت. به نظر می رسد نه تنها عازم آرمان شهر نیستیم که مستقیما بسوی «کابوس شهر» میرویم. چه تغییری در روح جمعی ما به این بی نظمی اجتماعی دامن زده؟ پشت این همه چیست؟ به ما گفته اند که مرتبه انسان اندکی فروتر از مرتبه فرشتگان آفریده شده است. با این وصف در دنیا چه روی داده است؟چه بر سر ما آمده است؟ پاسخ براستی ساده است. هنگامی که نور می میرد جامعه به همین شکل در می آید. تظاهر به زندگی وجود دارد، اما سلامت ما رو به زوال است. قلب ما از درون سالم نیست. نور در حال مرگ است. برای آنکه دست به عمل بزنیم، نخست باید ببینیم چگونه به جایگاه کنونی مان رسیده ایم. از این رو ابتدا باید به موضوع تاریکی بپردازیم ، زیرا آنجا که نور می میرد، قطعا تاریکی وجود دارد.


مایکل روث / چرا حال انسان امروزی خوب نیست؟


0 comments:

Post a Comment

Twitter Delicious Facebook Digg Stumbleupon Favorites More